«جهان شهر مهربانی» یکی از موضوعات بسیار مهمی است که ذیل بند «هویت شهری در سند «چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت» بیان شده است. کلان شهرها با چالشهای خاصی ازقبیل ترافیک سنگین، آلودگیهای شدید زیست محیطی، زندگی ماشینی و مکانیکی، جمعیت فراوان و مسائلی همچون حاشیه نشینی، شلوغی، روزمرگی و مشغله فراوان ساکنان مواجه هستند.
حال در این شرایط، بهره مندی از شاخص اخلاقی و رفتاری «مهربانی» و استقرار آن در روندها و مناسبات فی مابین عناصر شهر و روح حاکم بر سایر پدیدههای آن، چالش بسیار سختی پیش روی مدیریت شهری قرار میدهد. البته باید توجه کرد که مهربانی همچون روحی در کالبد مکانیکی شهر دمیده میشود و به آن رونق، شادمانی، امید و نشاط میبخشد. وقتی نام مهربانی به شهری اطلاق میشود، با خود چند پیام و مفهوم را در قالب ارتباطات زیر به همراه دارد:
۱- رابطه مردم با مردم: در شهر مهربانی، ساکنان شهر با یکدیگر رابطهای همراه با احترام، شفقت و از سر دلسوزی و همیاری دارند. حقوق یکدیگر را رعایت میکنند، حسن رفتار دارند و به اصول اخلاقی، مهمان نوازی و همسایه داری پایبند هستند.
۲- رابطه مدیریت شهری با مردم: در شهر مهربانی، رابطه مدیریت شهری با مردم بر مبنای صداقت، شفافیت و احترام متقابل است. شهرداری و شهروندان ضمن عمل به وظایف خویش، حقوق یکدیگر را پرداخت میکنند و تصمیمهای مدیران شهری با درنظر گرفتن مصالح و منافع مردم و براساس اصول خدمت صادقانه و عالمانه، تعریف شده است.
۳- رابطه با محیط: در جهان شهر مهربانی، «محیط زیست شهری» باید مورد توجه جدی همه عناصر شامل مدیران و شهروندان قرار گیرد. این موضوع در چند زمینه شامل «سالم سازی حداکثری فضای فیزیکی، جلوگیری از آلودگی هوا در حد امکان، توسعه و نگهداری فضای سبز و درنظر داشتن حقوق حیوانات و پرندگان» بیشتر مدنظر است.
۴: رابطه کالبد شهری با مردم: کالبد شهر مهربانی با رعایت مصالح و نیازهای همه شهروندان و ساکنان آن طراحی و تزئین شده است، به طوری که هنرمندان، ورزشکاران، اصناف، صنایع، معلولان، اقشار کم برخوردار و... میتوانند با سهولت از خدمات شهری بهرهمند باشند.
تحقق چشم انداز «جهان شهر مهربانی» زمانی معنا مییابد که «عدالت توزیعی خدمات» در تمام عرصههای شهر جاری باشد، مردم در معنا و عمل، شریک مدیران در اداره شهر انگاشته شوند، روحیه همیاری، هم افزایی و مشارکت همگانی بر مبنای تعهد ایجاد شده باشد و واژگان دلسوزی، مصلحت اندیشی و عقلانیت، بستر اصلی روندهای «شهر، شهروند و شهرداری» قرار گیرد.